«کوشتدپدی»، رقص محلی ترکمنها، بخشی از فرهنگ آنها و گواه روشن چگونگی تکامل جهانبینی ترکمنها است. سنت اجرای این رقص از دوران باستان سرچشمه میگیرد و یافتههای باستانشناسی و آثار مکتوب نیز بر منشا باستانی این رقص تاکید میکنند.
این رقص در دوازدهمین نشست کمیته بیندولتی حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس، هفتم دسامبر ۲۰۱۷، به اتفاقآرا در فهرست یونسکو قرار گرفت.
در یافتههای باستانشناسان در حفاریهای شهر نسا، گروهی از مردم در حال رقص ترکمنی با شیوه کنونی، به تصویر کشیده شدهاند.
این رقص امروزه در مراسمهای دستهجمعی و در جشنهای ازدواج اجرا میشود. برجستهترین روایت را در زمینه خاستگاه این رقص، پژوهشگران ترکمن ارائه دادهاند. این روایت نشان میدهد که این رقص از آیینهای شفابخش شمنباوری میآید و پس از اسلام نیز با ذکرهای عرفانی صوفیانه آمیخته است.
در کنار رقص «کوشتدپدی» که در ایران و ترکمنستان بسیار مشهور است، یک رقص آیینی دیگر با نام «ذکر خنجر» نیز در ترکمنهای ایران رواج دارد که به نظر میرسد پس از ورود اسلام به منطقه ترکمنستان، بسیاری از ترکمنها برای حفظ آداب و رسوم شمنباوری خود، همان رقص آیینی سنتی خود را با ذکرهای اسلامی پیوند زدهاند.
ذکر خنجر
«ذکر خنجر» معروفترین رقص میان ترکمنهای ایران است که ریشهای فلسفی در باورهای فرهنگی و مذهبی مردم منطقه ترکمنصحرا دارد و از گذشتههای دور به جا مانده است. «ذکر خنجر« گونهای آیین معنوی است که ترکمنها در گذشته برای شکرگزاری و دوری از بلا برگزار میکردند.
هرچند این رسم از دوران شمنباوری به میراث رسیده، در فرهنگ ترکمنی پس از ورود اسلام نیز همچنان باقی مانده است. ترکمنها، شمنباوری و تنگریباوری را با اسلام مغایر ندانستند و بدینترتیب، آموزههای اسلامی را با سنتهای شمنباوری خود پیوند زدند تا با ورود دین جدید، فرهنگهای قدیمی خود را نیز حفظ کنند.
در دورانهای گذشته، «ذکر خنجر» برای محافظت از بلایای طبیعی و بیماری، یا در مراسم شادی اجرا میشد. این رقص حتی در زمان جنگ کاملا کارکرد حماسی پیدا کرده و مراسم آیینی آن با حرکات دلاورانه، برای اعزام جنگجویان به نبرد با دشمن و تقویت اتحاد و همدلی در بین طوایف ترکمن برگزار میشده است.
اما معمولا مراسم ذکر خنجر با هدف درمان روحی و جسمی بیماران اجرا میشود و پورخان، روحانی شمن، در آن برای بیماران دعا میکند. پس از خواندن اشعار پورخان، نمایش با بلند کردن دو دست به سمت آسمان به حالت دعا و آمین گفتن، آغاز میشود. شرکتکنندگان در مراسم سپس دستهای خود را از بالای سینه تا خط کمر پایین میآورند تا انرژی درونی را به دستها، و سپس در حرکات بعدی به زمین منتقل کنند. فلسفه این حرکت، اشاره به خلقت انسان از خاک است. رقصندگان با تکرار صداها و جهش به سمت جلو، در مقابل یکدیگر میایستند و آرنجهای خود را به نشانه اتحاد نزدیک یکدیگر میگیرند و آهنگ حرکت به جلو و عقب، به تدریج تندتر میشود. این آیین شامل هفت حرکت از ابتدا تا مرحله پایانی است. هر یک از رقصندگان نیز باید هفت بار دور خود بچرخند تا عدد هفت در این مراسم غالب باشد. در پایان این مراسم، رهبر، اصطلاح «خنجر» (دیرک) را میگوید و رقصندگان دستان خود را در مرکز دایره بالای سر خود به نشانه آلاچیق یا گنبد بالا میبرند. این حرکت، نماد اتحاد و یکپارچگی همه اقوام ترکمن، و نیز نشاندهنده پیروزی نیکی بر بدی است.
رقص کوشتدپدی
«کوشتدپدی» درواقع نسخه اصلی «ذکر خنجر» است که با ورود اسلام، دستخوش تغییراتی شده است. با این روش، ترکمنها هم فرهنگ خود را حفظ کردند و هم روحانیون اسلامی را قانع کردند که این رقص با اسلام تضادی ندارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اجداد ترکمنها این رقص را همراه با نغمههای «غزل» اجرا می کردند تا شومی و طالع بد را از بین ببرند و نیکی، نور و انرژیهای مثبتدرمانی را جلب کنند.
از زمانهای قدیم، این آیین با سرودهای مذهبی، موسیقی و حرکات موزون همراه بوده است.
هنگامی که نوازندگان و خوانندگان رقص «کوشتدپدی» با سرودههایی که در طول قرنها تقویت شده است، از چرخه بیپایان وجود، عشق و معجزه تولد و زندگیای تازه سخن میگویند، اهمیت باورهای عقیدتی آیینها آشکارتر میشود.
این رقص به صورتی طراحی شده است که به تدریج با افزایش سرعت، رقصندگان با حرکات پرانرژی، بیننده را در چرخهای از احساسات درگیر میکنند. رقص «کوشتدپدی» با خواندن شعرهایی آغاز می شود و یکی از عناصر مهم آن، حرکت سنجیده و دایرهوار اجراکنندگان با بازوهای برافراشته است.
خاستگاه این رقص که در طلوع تمدن مردمان این ناحیه پدید آمد، در نخستین سنتها و آیینهای فرهنگ کشاورزی است و باورهای مذهبی مردم باستان که نیروهای عناصر طبیعی را میپرستیدند و جویای درآمیختنی خلاقانه با طبیعت بومی خود بودند.
«کوشتدپدی» رقصی است که در طول قرنها تقویت و متحول شده و رقصندگان در آن با تمثیلهایی، از چرخه بیپایان وجود، رهایی از ناملایمات و بیماریها، عشق و معجزه تولد زندگیای تازه میگویند.